یاد یار
زنده کردی در خیالم ، یاد یارم ، ای بهار
از فراق نازنینم ، بیقرارم ، بیقرار
رفته بود از خاطر من ، یاد باغ و بوستان
اینک ای گل در کنارت ، ماندگارم ، ماندگار
ای سعادتمند عاشق ، غم رها کن زین بهار
چون که سوی شهر شادی ، رهسپارم ، رهسپار
از من ای جان ، جان چه خواهی ، جان من در دست یار
اختیارم دست دلدار است و من بی اختیار
غم ندارم ، غم نخواهم ، شادم از دیدار دوست
در کنار من نشسته ، غمگسارم ، غمگسار
با گدایی شاه گشتم ، وه چه زیبا شد جهان
در دیار عشق یارم ، شهریارم ، شهریار
چون که رفتی از کنارم ، شد جدا از من نشاط
تار و تاریک است بی تو ، روزگارم ، روزگار
با صداقت نام نیکو ، از تو می ماند به جای
هادیا ، نامت نکو شد در تمام این دیار